سلامت روان کارکنان و حقايق كليدي آن در یک محیط کار سالم
سلامت روان و توجه به آن در تمام عرصه هاي زندگي از جمله زندگي فردي، اجتماعي و شغلي از اهميت زيادي برخوردار است و بي توجهي به آن مي تواند در کاهش کارايي، از دست رفتن نيروي انساني و ايجاد عوارض جسمي و رواني تاثيرگذار باشد.بيشتر افراد، يک سوم طول روز خود را در محيط کار مي گذرانند؛ روندي كه تا زمان بازنشستگي و گاه حتي پس از آن ادامه دارد. بنابراين کارمندان انتظار دارند در محيطي كار كنند كه از هر نظر، رضايت خاطر آنها را تامين كند.سلامت روان در محيط كار، سهم زيادي در بازدهي کارکنان دارد. علاوه بر اين، محيط سالم و پرشوري را ايجاد مي كند و در افزايش کارايي و بهره وري نيز تاثيرگذار است. در مقابل، محيط كار پرتنش و استرس زا كه آرامش در آن جايي ندارد، نه تنها منجر به اتلاف هزينه و انرژي مي شود، بلکه كارمندان را به سمت تنبلي، سستي و مشکلات روحي و رواني سوق مي دهد.
با اين مقدمه مي توان گفت كه سلامت روان بر كل زندگي كارمندان حاكم است و تاثيراتي كه آنها در طول ساعات کاري خود از محيط كارشان مي گيرند، بر تمام جنبه هاي فردي و اجتماعي از قبيل حالات روحي شخصي، اعتماد به نفس، اميد به زندگي، روابط اجتماعي و روابط خانوادگي اثرگذار است و اين يعني، سلامت روان کارکنان و محيط کار اثر متقابلي بر هم دارند.درست است كه انجام کار براي سلامت روان مفيد است، اما محيط کار منفي مي تواند مشکلات جسمي و روحي زيادي را ايجاد كند.
عوامل تهديدكننده سلامت روان
گاه فرد احساس مي کند نقش هاي مختلفي که در زندگي دارد، در محيط کار و خانواده با يکديگر تداخل دارند؛ اين مساله ممکن است براي کارمندان تعارض ايجاد کند که اين مشکل علاوه بر آسيب به کارکرد شخص در محيط کار و خانه، بر سلامت روان او نيز تاثيرگذار خواهد بود.
تبعيض و نقض حقوق ديگران
تبعيض در هر محيطي مانع از داشتن سلامت روان مي شود که محيط کار نيز از اين قاعده مستثنا نيست. تبعيض، سم مهلکي براي يک مجموعه کاري به حساب مي آيد و زمينه بروز بسياري از مشکلات رواني مي شود.
ترس از دست دادن شغل، نداشتن ارتقاي شغلي، عدم مشارکت همکاران در کارهاي تيمي و تمسخر از سوي همکاران مي تواند آسيبي جدي به بهداشت رواني فرد وارد کند.
استرس هاي محيط کار
افسردگي و اضطراب، شايع ترين مشكلات رواني است که در محيط كار وجود دارد. به طور مثال تغيير در فعاليت هاي كاري يا تغيير در اهداف ممکن است فرد را دچار استرس کند؛ استرسي که بي شک درون ساختار سازمان نيز راه پيدا مي کند.
بنابراين استرس سازماني را مي توان با مقياس كارگريزي و كيفيت كار اندازه گيري كرد. علاوه بر اينها بايد عنوان کنيم که هرچه ميزان استرس در محيط کار بيشتر باشد، عوامل ايجادکننده آن هم بيشتر خواهد بود که اين مساله ممکن است کارکنان را به سندرم سازماني مبتلا کند.
بنابراين كارفرمايان براي کاهش و جلوگيري از بروز مشکلات محيط کار بايد اقدام هاي مؤثري را با هدف ارتقاي سلامت روان کارکنان خود انجام دهند؛ اقدام هايي که نه تنها بهره وري را افزايش مي دهد، بلکه اثرات مثبتي هم بر کارکنان مي گذارد که از جمله آن مي توان به موارد زير اشاره کرد:
– ايجاد جو صميمي، همدلي و صداقت
– همکاري و احترام متقابل در ميان کارکنان سازمان
– پرهيز از اعمال روش هاي مبتني بر زور و اجبار
– شناسايي استعدادهاي بالقوه کارکنان و فراهم ساختن رشد و شکوفايي اين استعداد در حد توان و امکانات سازمان
– پرهيز از قضاوت هاي کورکورانه در مورد کار و رفتار کارکنان سازمان
– شناسايي دلايل واقعي کم کاري، غيبت از کار، بي حوصلگي و بي علاقگي به کار، کم توجهي و بي دقتي کارکنان
– آشنايي کارکنان با واقعيت هاي محيط کار و حذف آن دسته از معيارها و عوامل سازماني که از لحاظ اخلاقي، انساني و فرهنگ سازماني صحيح تلقي نمي شود.
– کاهش کارهاي اضافي و اصلاح و بهبود فرايندهاي کاري
– به حداقل رساندن ماموريت ها و شيفت هاي خارج از ساعت کاري
مديريت يک مجموعه با رعايت مواردي که به آنها اشاره کرديم، مي تواند جوي آرام و بدون استرس را براي کارکنان خود فراهم آورد.
در اين شرايط و در اين محيط، کارکنان نيز بدون مشکل به بهترين شکل ممکن وظايفشان را انجام مي دهند و تعاملي دوجانبه به وجود مي آيد؛ تعاملي که کارکنان هم در به وجود آمدن آن، نقش مهمي دارند که با رعايت برخي اصول مي توانند سهم زيادي در ايجاد محيطي پويا و بي دردسر داشته باشند که از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره کرد:
– در ساعات کاري به ذهن خود استراحت دهيد؛ نفس عميق کشيدن، بلند شدن از پشت ميز، راه رفتن و صحبت کردن با همکاران نمونه هايي از استراحت هستند.
– توانايي نه گفتن به درخواست هاي غيرمنطقي را داشته باشيد.
– سعي کنيد کارهاي محل کارتان را کمتر به خانه ببريد.
– استانداردهاي معقولي براي خود در نظر بگيريد و از خود انتظارات کمال گرايانه در انجام کارها نداشته باشيد.
– از ساعات کاري شناور استفاده کنيد.
– مديريت زمان داشته باشيد.
– يکي از معيارهاي سلامت روان داشتن احساس و روحيه بانشاط در محيط کار است؛ مساله اي که به رضايت کلي از زندگي و کار منجر مي شود.
در کنار عواملي كه مي تواند تاثيرات مثبت يا منفي بر سلامت روان كاركنان بگذارد، از مشكلات جسمي هم نبايد به راحتي گذشت؛ مشكلاتي كه اغلب باعث بروز ويژگي هاي منفي رواني مي شود.
روشنايي و نور
نور و روشنايي هم از عواملي است كه در محيط كار مي تواند تأثيرات منفي روي كاركنان داشته باشد. برخي از اين تأثيرات، جسمي است مثل تأثير روي دستگاه بينايي و برخي ديگر تأثيرات رواني هستند. کار در محيط هاي بسته، کم نور و همچنين پر نور اغلب با خستگي و تحريک پذيري فرد همراه هستند. افرادي که در چنين محيط هايي کار مي کنند، بازده مناسبي ندارند و ويژگي هاي منفي رواني زيادي از خود به جا مي گذارند.
سروصداي زياد
دستگاه شنوايي انسان به دامنه محدودي از اصوات حساس است، به طوري که اصوات و سر و صداهايي که در طيف بالاي اين دامنه قرار مي گيرند، براي فرد آزار دهنده هستند. چنين صداهايي علاوه بر ايجاد مشکلات شنوايي در فرد، تغييرات جسمي و رواني ديگري نيز به وجود مي آورند. از لحاظ جسمي، فشردگي عروق خوني، تغييرات ضربان قلب، گشاد شدن مردمک چشم، بالا رفتن فشار خون، کشيدگي عضلات و… را مي توان مشاهده کرد. چنين شرايطي معمولا با علايم اضطراب همراه هستند. پرخاشگري، بي اعتمادي و تحريک پذيري در افرادي که در محيط هاي پرسر و صدا کار مي کنند، مشاهده مي شود.درجه حرارت و رطوبت محيط کار نيز نقش زيادي در ايجاد مشكلات جسمي و روحي فرد دارد كه كارفرمايان بايد به اين موارد نيز توجه داشته باشند.